just love

ساخت وبلاگ
سلام قشنگ های منپنج مهر تصمیم گرفتم اقامتین رو ازپوشک بگیرم.. چندروز دیگه تولد دو سالگیشه ولی همچنان مقاومت میکرد برای داشتن پوشکدو روزه که بیشتر وقتم رو توی توالت کنار پسر گلم میگذرونم و اونم همچنان بگیر نگیر داره دستشویی کردنشبالاخره مقاومت منم جواب داد و کم کم داره تسلیم میشه.. چند وقته فکرم درگیر بیمه عمره.. خیلی وقته تصمیم داشتم براتون انجام بدم ولی باباتون اصولا به همه چیز بدبینه و دید بدی داره.. اینم با شرط اینکه با پول ماهانه خودم بدم قبول کرده و فعلا تایید اولیه است.. یک بیست ساله براتون باز میکنم که ان شاا.. درستون رو خوندید سر بازیتون رو هم رفتید حداقل یک مبلغی بهتون بدن و ما شرمنده شما و اینده نامعلومتون نباشیم.. ان شاا.. عاقبت بخیریتون رو ببینم.. شب خوش. just love...ادامه مطلب
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 21:35

سلام پسرهای عزیزمامروز بدترین روز مامانتون بود.. به معنای واقعی شکستم فقط دارم خودمو قوی و شاد نشون میدم.. امروز به وسیله قرص یک جوجم رو انداختم.. من همیشه محتاط بودم غیر شما دوتا واقعا دیگه بچه نمیخواستم نمیدونم حکمت خدا چی بود.. از صبح بابا میخواست مرخصی بگیره پیشمون باشه تا مراقب شما باشه ولی مثل همیشه سرش شلوغ بود.. من موندم و وضعیت افتضاحم و رسیدگی به شماواقعا ارزو میکنم کسی به وضعیت من دچار نشه درعین اینکه همه نزدیکن ولی هیچکس غم خوار وکمک کسی نیست.. البته من این موضوع رو به کسی نگفتم حوصله عذاب وجدانی که میخواستن بدن رو نداشتم.. از لحاظ مالی شاید میشد به سومی فکر کرد ولی به شخصه از لحاظ جسمی و روحی توان یک بچه دیگه نداشتم.. گفتن به شما شاید ضرورتی نداشت ولی میخواستم برام یک جا ثبت بشه تا همیشه تو خاطرم بمونه.. خیلی سخت بود ولی زندگی جریان دارهشنبه محمدمهدی روز اول مهدکودکشه.. بچم داره کم کم بزرگ میشه ان شاا.. عاقل بشه و دست از این شر بازی هم برداره. just love...ادامه مطلب
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1402 ساعت: 18:25

سلام به پسرهای قشنگمعزیزهای دلم انقدر زود گذشته که باورم نمیشه شش ماه بیشتره فرصت نکردم بیام مطلب بگذارم..برج دیگه متین تولد یک سالگیشه و محمدمهدی هم مرداد براش تولد گرفتیم..عشقم براش باغ گرفت و یک کیک به انتخاب خودش که پوکویو رو میخواست خرید همراه با کلی دیزاین و شام حاضری ووو..مامان جون بابایی بهش یک سکه دادبا دو دست لباس..مامان من هم براش لباس و کلی وسیله از شهرستان خرید..جفت جوجه ها رو هم بردم اتلیه ..متین اونجا کلی کولی بازی دراورد بخاطر حضور خانم عکاس just love...ادامه مطلب
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 16 شهريور 1401 ساعت: 10:46

سلام 

اینجا اوضاع بدیه..بیرون بریم کرونامیکشتمون توخونه بمونیم زلزله..فکرکنم این مرحله رو بتونیم رد کنیم به مرحله شهاب سنگ واژدهامیرسیم just love...

ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 61 تاريخ : چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت: 17:04

سلام

دوماهی میگذره ازاومدن کرونا..دوماهه سخت که جز خونه نشینی وکسلی هیچی برامون نداشته!دلم لک زده واسه مسافرت واسه خرید حتی واسه پیاده روی تو خیابون!امابخاطر جوجم رعایت میکنم که یک وقت بچم بی مادر  بزرگ نشه..

اولین دندون جیگرم دراومده پایین سمت راستش قیافش بانمک شده 

شده عین نخود! just love...

ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 3 شهريور 1400 ساعت: 18:28

یک سلام پر از انرژیهرچند امروز عشق مامان کلی شیطنت کردوالان به زور خوابوندمش ولی خوشحالم!امروز یک مروارید دیگه پسرم داره درمیاد ازبالا سمت راست just love...ادامه مطلب
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 3 شهريور 1400 ساعت: 18:28

سلام مجدد

یکشنبه عشقم رو بایدببرم بهداشت برای واکسن شش ماهگیش ازالان خودم استرس دارم واسه بچم!مادربودن خیلی سخته

خیلی وقتهاکلا خودمو فراموش میکنم و توی کارهای جوجم غرق میشم البته لذتش بی نهایته ولی ازمسئولیت زیادش میترسم..میترسم مادرخوبی نباشم یا براش کم بگذارم..ان شاا..که اینطور نباشه

غذاشم یک جورهایی تکمیل شده..هم سوپ هم فرنی هم حریره و اب پرتقال بهش میدم..بچم کلا شکمو شده تا سفره میبینه سه سوته چهاردست و پامیپره تو سفره just love...

ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 3 شهريور 1400 ساعت: 18:28

سلام کوچولوی عزیزم

امروز واکسن چهار ماهگیت رو زدی..یعنی رسمارفتی توپنج ماه!چقدرزود داری بزرگ میشی وهرلحظه بابت بودن تو وپدرت خدارو شکر میکنم..تا الان بیدارم چون ازظهر یک‌کم تب کردی و میترسم بخابم که نکنه خدای نکرده دوباره تب کنی..دلم نمیاد بیدارت کنم وبهت استامینوفن بدم منتظر نشستم که خودت گرسنه بشی وبیدار بشی حتی شده تاصبح بالای سرت میشینم عزیزدل مامان

تازه میفهمم مادربودن چقدرسخت وشیرینه ان شاا..همه همچین حسی رو تجربه کنن..تابعد❤

just love...
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 110 تاريخ : سه شنبه 3 دی 1398 ساعت: 20:46

سلام

این روزا واقعا دارم لفظ انتظار رو درک میکنم!!خیلی سخته البته اگر بخاطر بچه باشه هم سخته هم شیرین هم پراسترس..اصلا انگار همه احساس ها رو یهویی داری درک میکنی دارم میرم هشت ماه..ولی بازم بعضی اوقات باخودم فکر میکنم میتونم مادرخوب ومسئولیت پذیری واسه بچم باشم یا نه!با این شرایط بد اقتصادی نمیدونم به این بچه ظلم میشه بدنیا بیاد یا لطف!ان شاا..که عاقبت بخیر بشه..

just love...
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 111 تاريخ : شنبه 25 آبان 1398 ساعت: 11:31

با امروز میشه یک هفته که جوجوی من بدنیا اومده..مادرشدن حس باحالیه بخصوص اگر بچت شلوغ وشیطون باشه!!

امروز ازبیمارستان مرخص شدیم..بچم زردی گرفته بود مجبورشدیم دوشب بمونیم که این دوشب برام اندازه بیست سال گذشت!چون بیشتر کارها رو مادرم یا مادرشوهرم میکردولی بیمارستان مجبور بودم همه کارهارو خودم بکنم خیلی اذیت شدم ولی باعث شد به خودم متکی بشم وازپس همه کارهای نینیم بر بیام..واقعاحکمت خدا رو شکر.

ان شاا..که محمدمهدی من وهمه بچه ها عاقبت بخیر بشن.

just love...
ما را در سایت just love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manojojomo بازدید : 117 تاريخ : شنبه 25 آبان 1398 ساعت: 11:31